عزیز خونه ی ما( 3 سال و 4 ماه و 8 روز)
روزهای خیلی سختی رو گذروندیم.. اولینش که آبجی حسنا بود که فقط 24 روز مهمون ما بود و ما رو با یه عالمه غم که واقعا کمر شکن بود تنها گداشت و رفت و بعد اون فوت شدن بسیار ناگهانی پدر بزرگم که همه چیزم بود..خیلی خیلی سخت بود.. روحشون شاد و الان حسنا خانم ما حسابی واسه خودش خانمی شده... بقیه در ادامه مطلب.. ممنون که وقت گداشتین.. ...
نویسنده :
مامان حسناسادات
10:49